بیا که بی تو کویری ترین گل دردم
برای وصف دو چشمت ترانه می خواهم
برای مستی شامم بهانه می خواهم
بخون مرا که به ناز تو جان خود بدهم
به یک اشاره ی چشمت نشانه می خواهم
تو سوخته ای با نگاه تار و پود مرا
برای شعله وری ها زبانه می خواهم
بیا که بی تو کویریترین گل دردم
برای رویش عشقم جوانه می خواهم
بیا و سینه ی آرامشم بهاری کن
که لحظه لحظه ی ناب از زمانه می خواهم
+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 0:27 توسط محمد منصوری
|

